1
چه کسی مرا به نام صدا کرد
شاید باد بود که میان درخت بید می وزید
اما صدا، آشنا به ترنم قدیمی ترین ترانه بود.
شاید ستاره بود که رو به ماه نجوا می کرد.
گمانم خنده ی جیرجیرکی عاشق بود
که شقایقی را می بویید.
و شاید هیچ کس نبود
گمانم باز خواب دیده ام...
2
شاید تو بودی
که در خواب مرا زمزمه کردی
چرا به یاد نمی آورم؟
سکوت بود و سیاهی
که کلام آغاز شد
درخت بید لرزید
باد از هیاهو ایستاد
چرا به یاد نمی آورم؟
شاید دست تو بود که ستاره را چید.
چرا به یاد نمی آورم؟
3
افسوس پاسی از شب گذشته است
و هیچ ترانه ای خوانده نمی شود
مانده ام میان سکوت و زمزمه جیرجیرکها
و گاهی باد در گوش درختان نام تو را می خواند
در میان شمارش ستارگان
ماه را فراموش کردم
نه؛ مرا خیال خواب نیست
که شاید تو را به رویا ببینم....
نویسنده : سعیده » ساعت 4:26 صبح روز چهارشنبه 88 مهر 8