تقدیم به آنکه دارمش دوست تقدیم به آن که قلبم از اوست اگر مهتاب از تن بر کند پوست جدا هرگز نگردد یادم از دوست
زندگی کاغذی است مچاله در دست لحظه های دوستی دوستی حدیثی است که با یک نگاه آغاز می شود و با یک لبخند شکل می گیرد و در آخر با یک قطره اشک به پایان میرسد
و همچنین دوستی یک اتفاق است و جدایی یک قانون اما محبت چیزی نیست که با این جدایی ها از میان برود محبت زنجیری است طلائی که روح را به روح می پیوندد و فکر را به فکر دوستی و وقتی زیباست که عصای حرکت آن صداقت باشد زندگی رودی است که قسمتی از آن به اقیانوس می ریزد
بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و ادای بودن
در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند
خوردن شیرینی خیلی راحته! خوندن داستان شیرین هم راحته! اما پیدا کردن دوست شیرین خیلی سخته! تو چطوری منو پیدا کردی؟
آدما.... آدما از جنس برگن، گاهی سبزن گاهی پاییزن و زردن زمستون دیده نمیشن،تابستون سایبون سبزن آدما خیلی قشنگن حیف که هر لحظه یه رنگن
پندها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندک به شمار . [نهج البلاغه]