بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
یه سلام مخصوص هم خدمت آبجی گل و عزیزممممممممممم...
خوب چی می خواستم بگم... ها!!
اول می دونم باید خدمت آبجیم دلیل حذف پست قبلیمو توضیح بدم وگرنه خانم خانم ها حسابی از دستمون دپرس می شن و ما هم که دل نازکککککککککک... طاقت یه لحظه ناراحتی شو نداریم...
به هر حال...
از اون اول هم که اون چراها، اون حرفا به ذهنم اومدن و رو کاغذ نوشتمشون حس خوبی بهشون نداشتم . شایدم حق داشتن که بهم گفتن نوشته هات از روی نا امید یه.
اما آبجی خانوم دیگه اون چرا ها رو می خوام از ذهنم دور کنم و به قول تو می خوام تبدیل شون کنم به...
چگونه...
ولی واقعا اگر ما خوب به خودمون نگاه کنیم می بینیم که خیلی توانمندیم...
می بینیم که هر لحظه که تصمیم بگیریم و توکل کنیم می تونیم بهترینا رو برا روح و جسم و در کل برا خودمون فراهم کنیم...
ما با ذهنمون با تفکرمون با اعمال و رفتارمون میتونیم نظر و عنایت خدا و ائمه رو به خودمون جلب کنیم
حالا به حرفای استاد محتشمی راجع به برنامه ریزی ضمیر نا خودآگاه رسیدم. راجع به شاد زیستن و انرژی مثبت داشتن.
"" زندگی به شیرینیه عسل در من روان است ""
خدای مهربونم... خیلی خیلی شکرت... این بار تشکرم از تو از روی امیده ، از روی انرژیه ، از روی عشقه ...
خدای من... می خوام اون قدر فکرکنم، اون قدر تلاش کنم ، که به اون درجه به اون مقامی که تو برام تععین کردی برسم
خوب ... دیگه چی بنویسم... ها!!
امروز روز معلم...
اول این روز رو به مادر عزیز و مهربونم تبریک می گم .
بعد تبریک می گم به مادر و پدر سعیده جونم
و تبریگ می گم این روزو به همه معلم های خوب و با محبت سرزمینم .
و میگم خدا قوت...
هر وفت روز معلم میرسه یاد دوران خوش دانش آموزی می افتم .یاد روزایی می افتم که هر کاری که از دستمون بر می اومد برا خوشحال کردن معلمون تو این روز انجام می دادیم...
بود آیا که در میکده ها بگشایند گره از کار فرو بسته ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خود بین بستند دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند